Jobless
ˈdʒɑːbləs
ˈdʒɒbləs
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
adjective
بیکار، نیازمند به کار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- او فعلاً بیکار است.
adjective
وابسته به بیکاری
- آموزش بیکاران
مترادف و متضاد jobless
-
adjective unemployedSynonyms: between jobs, collecting unemployment benefits, laid off, on the dole, out of a job, out of work, without employment, without gainful employment, workless
لغات هم‌خانواده jobless
-
nounjob, jobless
-
adjectivejobless
ارجاع به لغت jobless
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «jobless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jobless
لغات نزدیک jobless
- - jobbery
- - jobholder
- - jobless
- - jocasta
- - jocelyn or jocelin