امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Kilocycle

ˈkɪləsaɪkl̩ ˈkɪləsaɪkl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
هزارچرخه، کیلو‌سیکل
noun
یکهزار دور در هرثانیه (دررادیو)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد kilocycle

  1. noun One thousand periods per second
    Synonyms: kilohertz, khz, kilocycle per second, kc

ارجاع به لغت kilocycle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kilocycle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kilocycle

لغات نزدیک kilocycle

پیشنهاد بهبود معانی