امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Knocker

ˈnɑːkər ˈnɒkə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    knockers

معنی

noun
زننده، کوبنده، آدم خرده‌گیر، مزاحم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد knocker

  1. noun One who disparages or belittles the worth of something
    Synonyms: detractor, disparager, depreciator
  2. noun Either of two soft fleshy milk-secreting glandular organs on the chest of a woman
    Synonyms: breast, bosom, boob, tit
  3. noun A device (usually metal and ornamental) attached by a hinge to a door
    Synonyms: doorknocker, rapper

ارجاع به لغت knocker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «knocker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/knocker

لغات نزدیک knocker

پیشنهاد بهبود معانی