امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Legalize

ˈliːɡəlaɪz ˈliːɡəlaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    legalized
  • شکل سوم:

    legalized
  • سوم‌شخص مفرد:

    legalizes
  • وجه وصفی حال:

    legalizing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
قانونی کردن، اعتبار قانونی دادن، به‌رسمیت شناختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- to legalize abortion
- قانونی کردن سقط جنین
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد legalize

  1. verb allow, validate
    Synonyms: approve, authorize, clean up, codify, constitute, decree, decriminalize, enact, formulate, launder, legislate, legitimate, legitimatize, license, ordain, permit, regulate, sanction
    Antonyms: deny, prohibit, refuse, veto

لغات هم‌خانواده legalize

ارجاع به لغت legalize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «legalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/legalize

لغات نزدیک legalize

پیشنهاد بهبود معانی