امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Li

    ˈliː ˈfɪftɪwʌn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun plural
    لی (یکان سنجش فاصله در کشور چین برابر با 0/52 کیلومتر)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    symbol uncountable
    شیمی عنصر شیمیایی (Li) لیتیم، عنصر لیتیم (نماد شیمیایی عنصر Lithium)
    لیست لغات شیمی در انگلیسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد li

    1. A soft silver-white univalent element of the alkali metal group; the lightest metal known; occurs in several minerals
      Synonyms: lithium, atomic number 3
    2. adjective Being one more than fifty
      Synonyms: fifty-one, 51

    ارجاع به لغت li

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «li» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/li

    لغات نزدیک li

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند