امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Liaise

liˈeɪz liˈeɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    liaised
  • شکل سوم:

    liaised
  • سوم‌شخص مفرد:

    liaises
  • وجه وصفی حال:

    liaising

معنی

verb - intransitive
ارتباط پیدا کردن، رابطه داشتن، بستگی داشتن، رابط نظامی بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد liaise

  1. verb Act between parties with a view to reconciling differences
    Synonyms: intercede, mediate, intermediate, arbitrate

ارجاع به لغت liaise

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «liaise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/liaise

لغات نزدیک liaise

پیشنهاد بهبود معانی