ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Lincoln

ˈlɪŋkən ˈlɪŋkən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ایالت لینکلن‌شایر انگلستان، گوسفند نژاد لینکلن‌شایر، ابراهام لینکلن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد lincoln

  1. noun 16th President of the United States; saved the Union during the American Civil War and emancipated the slaves; was assassinated by Booth (1809-1865)
    Synonyms: abraham-lincoln, President Lincoln, President Abraham Lincoln
  2. noun Capital of the state of Nebraska; located in southeastern Nebraska; site of the University of Nebraska
    Synonyms: capital of Nebraska

ارجاع به لغت lincoln

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lincoln» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lincoln

لغات نزدیک lincoln

پیشنهاد بهبود معانی