امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lozenge

ˈlɑːzəndʒ ˈlɒzəndʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    lozenges

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
هندسه لوزی، لوزی‌شکل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The building had a unique lozenge design that stood out in the cityscape.
- این ساختمان طراحی لوزی بی‌نظیری داشت که در منظره‌ی شهر جلوه داشت.
- The kite soared high in the sky, its tail forming a lozenge.
- بادبادک در آسمان اوج گرفت و دنباله‌اش لوزی‌شکل شد.
noun countable
داروسازی قرص مکیدنی، قرص
- I need to buy some lozenges for my sore throat.
- برای گلودردم باید چند قرص مکیدنی بخرم.
- The lozenge tasted like cherry.
- طعم قرص مکیدنی شبیه به گیلاس بود.
noun countable
الماس
- The logo for the company featured a lozenge design.
- لوگوی این شرکت دارای طرح الماس بود.
- The jeweler crafted a beautiful lozenge pendant for the necklace.
- جواهرساز یک آویز الماس زیبا برای گردنبند درست کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lozenge

  1. noun A medical preparation
    Synonyms: troche, capsule
  2. noun A dose of medicine in the form of a small pellet
    Synonyms: tablet, pastille, pill, troche, tab

ارجاع به لغت lozenge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lozenge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lozenge

لغات نزدیک lozenge

پیشنهاد بهبود معانی