امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Make For

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    phrasal verb B2
    به‌ سوی جایی حرکت کردن، عازم شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    phrasal verb
    منجر شدن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد make for

    1. phrasal verb To move towards something
    2. phrasal verb To contribute, to cause, lead to

    ارجاع به لغت make for

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «make for» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/make-for

    لغات نزدیک make for

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return