امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Maniacal

məˈnaɪəkl məˈnaɪəkl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
دیوانه،بیخود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد maniacal

  1. adjective overexcited, crazy
    Synonyms: berserk, crazed, demented, deranged, excited, flipped, flipped out, freaked out, freaky, frenzied, high, insane, lunatic, mad, nutty, psychotic, rabid, raving, turned-out, unbalanced, up, wild
    Antonyms: balanced, calm, sane

ارجاع به لغت maniacal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «maniacal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/maniacal

لغات نزدیک maniacal

پیشنهاد بهبود معانی