امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mania

ˈmeɪniə ˈmeɪniə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    manias

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
سلامت روان دیوانگی، شیدایی، عشق، هیجان بی‌دلیل و زیاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- He was suddenly seized by a mania for jewellery.
- ناگهان دیوانه‌ی جواهر شد.
- Gradually his love of cleanliness became a mania.
- عشق او نسبت به نظافت کم‌کم تبدیل به وسواس شد.
- a mania for dancing
- جنون رقص
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mania

  1. noun fixation, madness
    Synonyms: aberration, ax to grind, bee, bee in bonnet, bug, bug in ear, compulsion, craving, craze, craziness, delirium, dementia, derangement, desire, disorder, enthusiasm, fad, fancy, fascination, fetish, fixed idea, frenzy, furor, grabber, hang-up, idée fixe, infatuation, insanity, lunacy, monomania, obsession, on the brain, partiality, passion, preoccupation, rage, thing, tiger, tiger by the tail

ارجاع به لغت mania

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mania» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mania

لغات نزدیک mania

پیشنهاد بهبود معانی