ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Manna

ˈmænə ˈmænə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    من، مائده اسمانی، (گیاه‌شناسی) ترنجبین، گزانگبین
    • - The unexpected inheritance was manna to the poor family.
    • - ارثیه‌ی غیرمنتظره برای آن خانواده مسکین نعمت بزرگی بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد manna

  1. noun Grain product
    Synonyms: nourishment, sustenance, maintenance
  2. noun (Old Testament) food that God gave the Israelites during the Exodus
    Synonyms: bonanza, boon, miraculous food, delicacy, gift, windfall, manna from heaven

ارجاع به لغت manna

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manna» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/manna

لغات نزدیک manna

پیشنهاد بهبود معانی