امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Masher

    ˈmæʃər ˈmæʃə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      mashers

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    پوره‌ساز (نوعی ابزار آشپزخانه برای پوره کردن سیب‌زمینی و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The musher's sturdy design made it easy to mash even the toughest vegetables.
    - طراحی مستحکم این پوره‌ساز پوره کردن سخت‌ترین سبزیجات را نیز آسان کرده است.
    - The chef's favorite musher was made of stainless steel.
    - پوره‌ساز محبوب سرآشپز از فولاد ضد زنگ ساخته شده بود.
    noun slang countable
    پیشنهاددهنده‌ی جنسی (مردی که به زنانی که با او آشنا نیستند، نزدیک می‌شود و پیشنهاد جنسی می‌دهد به ویژه در مکان‌های عمومی)
    - The musher at the bar was buying drinks for all the ladies.
    - پیشنهاددهنده‌ی جنسی در بار برای همه‌ی خانم‌ها نوشیدنی می‌خرید.
    - The musher's behavior was considered unacceptable and he was fired.
    - رفتار این پیشنهاددهنده‌ی جنسی نپذیرفتنی تلقی و او اخراج شد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد masher

    1. noun A man who is aggressive in making amorous advances to women
      Synonyms: wolf, woman chaser, skirt-chaser

    ارجاع به لغت masher

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «masher» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/masher

    لغات نزدیک masher

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی