امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Matchless

ˈmætʃləs ˈmætʃləs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌همتا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد matchless

  1. adjective unequalled, unique
    Synonyms: alone, consummate, excellent, exquisite, incomparable, inimitable, nonpareil, only, peerless, perfect, superior, superlative, supreme, unapproached, unmatched, unparalleled, unrivaled
    Antonyms: common, commonplace, mediocre, regular, usual

ارجاع به لغت matchless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «matchless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/matchless

لغات نزدیک matchless

پیشنهاد بهبود معانی