امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mawkish

ˈmɑːkɪʃ ˈmɔːkɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
حالت تهوع نسبت به غذای بدمزه، کسل‌کننده، به‌طورزننده احساساتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mawkish

  1. adjective sentimental, emotional
    Synonyms: bathetic, cloying, feeble, gooey, gushing, gushy, lovey-dovey, maudlin, mushy, nauseating, romantic, sappy, schmaltzy, sickening, sloppy, tear-jerking, teary
    Antonyms: calm, serious, unemotional

ارجاع به لغت mawkish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mawkish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mawkish

لغات نزدیک mawkish

پیشنهاد بهبود معانی