امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mess About

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
وررفتن با چیزی، درگیر شدن (با)، انگولک کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
phrasal verb
رابطه‌ی نامشروع داشتن
phrasal verb
ور رفتن، انگولک کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mess about

  1. phrasal verb Misbehave
  2. phrasal verb Be in a casual non-committal relationship
  3. phrasal verb Play with; to toy with; to waste the time of (a person)

ارجاع به لغت mess about

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mess about» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mess-about

لغات نزدیک mess about

پیشنهاد بهبود معانی