Minimalism
ˈmɪnəməlɪzm
ˈmɪnəməlɪzm
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها
noun
(موسیقی و رقص و هنر: به‌کار بردن ساده‌ترین طرح یا شکل و دست‌کم‌گیری فردیت هنرمند) کمینه‌گرایی، مینیمالیسم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
noun
(سیاست) محافظهکاری
مترادف و متضاد minimalism
-
noun An art movement in sculpture and painting that began in the 1950s and emphasized extreme simplification of form and colorSynonyms: minimal art, reductivism
لغات هم‌خانواده minimalism
-
nounminimum, minimalism, minimalist
-
adjectiveminimal, minimum, minimalist
-
verb - transitiveminimize
-
adverbminimally, minimum
ارجاع به لغت minimalism
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «minimalism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/minimalism
لغات نزدیک minimalism
- - minimal art
- - minimal function
- - minimalism
- - minimalist
- - minimalization