امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Muskeg

American: ˈmʌskeɡ British: ˈmʌskeɡ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(کانادا و الاسکا) مرداب لشبرگی (مرداب یا باتلاق پر از مواد گیاهی درحال تلاشی که به‌طور معمول روی آن‌ها را خزه گرفته است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد muskeg

  1. noun A usually low-lying area of soft waterlogged ground and standing water
    Synonyms: bog, fen, marsh, marshland, mire, morass, quag, quagmire, slough, swamp, swampland, wetland

ارجاع به لغت muskeg

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «muskeg» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/muskeg

لغات نزدیک muskeg

پیشنهاد بهبود معانی