امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Neighborliness

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مهربانی، پرمهری، دوست‌واری، گرمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد neighborliness

  1. noun A disposition to be friendly and helpful to neighbors
    Synonyms: neighbourliness, good-neighborliness, good-neighbourliness
    Antonyms: unneighborliness

ارجاع به لغت neighborliness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «neighborliness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/neighborliness

لغات نزدیک neighborliness

پیشنهاد بهبود معانی