امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Neighbourhood

ˈneɪbərhʊd ˈneɪbəhʊd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    neighbourhoods

معنی

noun countable B1
( neighborhood ) همسایگی، مجاورت، اهل محل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد neighbourhood

  1. noun People living near one another
    Synonyms: neighborhood, vicinity, locality, neck of the woods

ارجاع به لغت neighbourhood

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «neighbourhood» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/neighbourhood

لغات نزدیک neighbourhood

پیشنهاد بهبود معانی