امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Notice Period

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
دوره‌ی اطلاع‌رسانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Legal eviction proceedings cannot begin until after the 100-day legal notice period is over.
- تا زمانی که دوره‌ی اطلاع‌رسانی قانونی ۱۰۰ روزه به پایان نرسیده باشد، مراحل تخلیه‌ی قانونی آغاز نمی‌شود.
- The senator's bill lengthens the notice period before a layoff to 80 days.
- لایحه‌ی سناتور دوره‌ی اطلاع‌رسانی قبل از اخراج را به ۸۰ روز افزایش می‌دهد.
noun countable
مهلت زمان اعلام ترک کار
- The company requires a two-week notice period for all employees.
- شرکت برای تمام کارمندان مهلت زمان اعلام ترک کار دو هفته‌ای لازم دارد.
- During the notice period, he completed all outstanding projects.
- او در مهلت زمان اعلام ترک کار، تمام پروژه‌های مهم را به پایان رساند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت notice period

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «notice period» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/notice-period

لغات نزدیک notice period

پیشنهاد بهبود معانی