ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Noticeably

ˈnoʊt̬ɪsəbli ˈnəʊtɪsəbli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    به‌طور محسوس، به‌طور مشهود، به‌طور مشخص، به‌طور قابل‌ملاحظه، به‌طور قابل‌توجه
    • - Ellen had become noticeably thinner.
    • - اِلن به‌طور محسوسی لاغرتر شده بود.
    • - This summer is noticeably warmer than previous ones.
    • - تابستان امسال به‌طور قابل توجهی گرم‌تر از تابستان‌های پیشین است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد noticeably

  1. adverb In a noticeable manner
    Synonyms: perceptibly, observably

لغات هم‌خانواده noticeably

ارجاع به لغت noticeably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «noticeably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/noticeably

لغات نزدیک noticeably

پیشنهاد بهبود معانی