امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Nowadays

    ˈnaʊədeɪz ˈnaʊədeɪz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adverb B1
    امروزه، این روزها

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Nowadays the young don't show respect toward the old.
    - امروزه جوانان احترامی برای پیران قائل نیستند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد nowadays

    1. adverb at the present; these days
      Synonyms:
      now today
    1. adjective at the present
      Synonyms:
      in these days in the present age in this age these-days
    1. noun the current time
      Synonyms:
      now present today

    ارجاع به لغت nowadays

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nowadays» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nowadays

    لغات نزدیک nowadays

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی