امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nowhere

ˈnoʊwer ˈnəʊweə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1
هیچ‌جا، هیچ‌کجا
- I searched for my keys everywhere, but they were nowhere to be found.
- همه‌جا به دنبال کلیدهایم گشتم اما هیچ‌جا پیدا نشد.
- This road leads nowhere; let's take a different route.
- این جاده به هیچ‌کجا ختم نمی‌شود؛ بیایید مسیر دیگری را انتخاب کنیم.
- Today I have gone nowhere.
- امروز هیچ‌جا نرفته‌ام.
adverb
انگلیسی بریتانیایی دور بودن، نزدیک نبودن (به موفقیت و پیروزی و غیره)، به جایی نرسیدن (معمولاً با near می‌آید)
- The team was nowhere near winning the championship.
- این تیم به قهرمانی نزدیک نبود.
- This kind of talking will get you nowhere!
- این‌طور حرف‌ زدن تو را به جایی نخواهد رساند!
noun
جای ناشناخته، ناکجاآباد
- He lives in the middle of nowhere.
- او در وسط یک جای دورافتاده و ناشناخته زندگی می‌کند.
- Their hopes and dreams vanished into the abyss of nowhere.
- امیدها و رؤیاهای آن‌ها در ژرفنای ناکجاآباد ناپدید شد.
adjective
دور، ناشناخته (مکان)
- The small village was nestled in a nowhere valley.
- این دهکده‌ی کوچک در دره‌ای دور قرار داشت.
- the nowhere forest
- جنگل ناشناخته
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت nowhere

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nowhere» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nowhere

لغات نزدیک nowhere

پیشنهاد بهبود معانی