امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Numerous

ˈnuːmərəs ˈnjuːmrəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more numerous
  • صفت عالی:

    most numerous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
متعدد، زیاد، فراوان، بی‌شمار، پرشمار، بسیار، پرجمعیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- numerous times
- بارها
- numerous people
- اشخاص متعدد
- Numerous mistakes
- اشتباهات متعدد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد numerous

  1. adjective many, abundant
    Synonyms: big, copious, diverse, great, infinite, large, legion, lousy with, multifarious, multitudinal, multitudinous, plentiful, populous, profuse, rife, scads, several, sundry, thick, umpteen, various, voluminous, zillion
    Antonyms: deficient, few, lacking, little, small

لغات هم‌خانواده numerous

ارجاع به لغت numerous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «numerous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/numerous

لغات نزدیک numerous

پیشنهاد بهبود معانی