امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nutshell

ˈnʌtʃel ˈnʌt-ʃel
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    nutshells

معنی

noun countable C1
پوست فندق و بادام و غیره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

Idioms

  • in a nutshell

    به‌طور خلاصه، به‌صورت مختصر، لب مطلب، مخلص کلام، به اختصار، نکته‌ی مهم مطلب، به‌صورت کوتاه‌شده

ارجاع به لغت nutshell

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nutshell» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nutshell

لغات نزدیک nutshell

پیشنهاد بهبود معانی