امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Observable

əbˈzɜrːvəbl əbˈzɜːvəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
قابل مراعات، قابل مشاهده، قابل گفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- an observable phenomenon
- پدیده‌ی دیده‌شدنی
- a very observable old custom
- رسم قدیمی و بسیار مرسوم
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد observable

  1. adjective apparent
    Synonyms: appreciable, clear, detectable, discernible, discoverable, evident, noticeable, obvious, open, palpable, patent, perceivable, perceptible, recognizable, sensible, tangible, visible
    Antonyms: hidden, imperceptible, unrecognizable

ارجاع به لغت observable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «observable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/observable

لغات نزدیک observable

پیشنهاد بهبود معانی