شکل جمع:
obstaclesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(مسابقه) دو صحرایی با مانع
put obstacles in the way of someone
سر راه کسی مانع قرار دادن، (برای کسی) کار شکنی کردن، سد راه کسی شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «obstacle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/obstacle