امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Officially

əˈfɪʃli əˈfɪʃli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more officially
  • صفت عالی:

    most officially

معنی

adverb C1
رسماً، به‌طور رسمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد officially

  1. adverb In an official role
    Synonyms: formally
    Antonyms: unofficially
  2. adjective With official approval
    Synonyms: authoritatively, authorized, sanctioned
  3. adjective In an official manner
    Synonyms: regularly, formally, orderly, befittingly, fittingly, suitably, according to form, ceremoniously, in set form, precisely, according to precedent, conventionally, in an established manner, as prescribed, according to protocol, all in order, according to etiquette, correctly, properly, customarily
    Antonyms: casually, informally, unceremoniously

لغات هم‌خانواده officially

ارجاع به لغت officially

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «officially» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/officially

لغات نزدیک officially

پیشنهاد بهبود معانی