معنی organized militia به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

سازمان شبه‌نظامی سازمان‌یافته، میلیشیای سازمان‌یافته (آمریکا)

- The organized militia consists of trained and disciplined citizens who are ready to defend their country in times of crisis.

- سازمان شبه‌نظامی سازمان‌یافته متشکل از شهروندان آموزش‌دیده و منظمی است که آماده هستند از کشور خود در زمان بحران دفاع کنند.

- The organized militia plays a crucial role in maintaining law.

- میلیشای سازمان‌یافته نقش مهمی در حفظ قانون دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت organized militia

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «organized militia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/organized-militia

لغات نزدیک organized militia

- organized
- organized crime
- organized militia
- organizer
- organo-

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی