امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Overhand

ˈoʊvərhænd ˈəʊvəhænd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective adverb
دست به بالا، از پایین به بالا، بازی با دست به طرف بالا، روی‌هم، برعکس، یک‌طرفه، ترکی دوزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overhand

  1. adjective Sewn together with overhand stitches (close vertical stitches that pass over and draw the two edges together)
    Synonyms: oversewn
  2. adjective With hand brought forward and down from above shoulder level
    Synonyms: overhanded, overarm
    Antonyms: underhand

ارجاع به لغت overhand

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overhand» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overhand

لغات نزدیک overhand

پیشنهاد بهبود معانی