امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ovulate

ˈɑːvjuːleɪt ˈɒvjəleɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ovulated
  • شکل سوم:

    ovulated
  • سوم‌شخص مفرد:

    ovulates
  • وجه وصفی حال:

    ovulating

معنی

verb - intransitive
تخمک دادن، تخمک گذاردن، تولید اوول کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ovulate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ovulate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ovulate

لغات نزدیک ovulate

پیشنهاد بهبود معانی