امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ovule

ˈovjuːl ˈovjuːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تخمک، تخمچه، اوول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ovule

  1. noun A structure in seed plants consisting of a nucellus that contains an embryo sac: it develops into a seed after fertilization
    Synonyms: egg, embryo, nucellus, seed

ارجاع به لغت ovule

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ovule» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ovule

لغات نزدیک ovule

پیشنهاد بهبود معانی