گذشتهی ساده:
owedشکل سوم:
owedسوم شخص مفرد:
owesوجه وصفی حال:
owingبه علت، به خاطر، به دلیل
غیظ کسی را داشتن، (نسبت به کسی) غرض داشتن، عداوت داشتن، خرده حساب داشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «owe» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/owe