امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Pandemic

    pænˈdemɪk pænˈdemɪk
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      pandemics

    • صفت تفضیلی:

      more pandemic

    • صفت عالی:

      most pandemic

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    جهانگیر، فراگیر، همه‌جا‌گیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - a pandemic outbreak of malaria
    - شیوع فراگیر مالاریا
    - pandemic fear
    - ترس فراگیر
    noun countable
    بیماری که در مناطق زیادی فراگیر شود، بیماری جهانگیر، بیماری فراگیر
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد pandemic

    1. adjective So pervasive and all-inclusive as to exist in or affect the whole world
      Synonyms: catholic, cosmic, cosmopolitan, ecumenical, global, planetary, universal, worldwide

    ارجاع به لغت pandemic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pandemic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pandemic

    لغات نزدیک pandemic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی