امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Passé

ˈpæseɪ ˈpæseɪ ˈpæseɪ ˈpæseɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
قدیمی، از مد افتاده، نارایج، دیروزین
adjective
از‌کار‌افتاده، پیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد passé

  1. adjective old-fashioned
    Synonyms: antiquated, belated, dated, dead, démodé, disused, extinct, has-been, obsolete, outdated, outmoded, out-of-date, outworn, superseded, unfashionable, yesterday
    Antonyms: current, fashionable, in, in vogue, modern, new

ارجاع به لغت passé

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «passé» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/passé

لغات نزدیک passé

پیشنهاد بهبود معانی