امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pathfinder

ˈpæθˌfaɪndər ˈpɑːθˌfaɪndə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
راه‌یاب، بلد راه، پیشرو، کاشف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pathfinder

  1. noun One who gathers information
    Synonyms: explorer, searcher, discoverer
  2. noun Someone who can find paths through unexplored territory
    Synonyms: scout, guide

ارجاع به لغت pathfinder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pathfinder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pathfinder

لغات نزدیک pathfinder

پیشنهاد بهبود معانی