امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Patriciate

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
مقام اشرافی، امتیازات اشرافی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
طبقه‌ی اشراف، نجیب‌زادگان، نجبا، اشرافیون
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد patriciate

  1. noun People of the highest social level
    Synonyms: aristocracy, nobility, gentry, blue blood, crème de la crème, elite, flower, gentility, quality, society, upper class, peerage, who's who, upper crust

ارجاع به لغت patriciate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «patriciate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/patriciate

لغات نزدیک patriciate

پیشنهاد بهبود معانی