امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Penalize

ˈpiː- / / ˈpe- ˈpiːnl-aɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    penalized
  • شکل سوم:

    penalized
  • سوم‌شخص مفرد:

    penalizes
  • وجه وصفی حال:

    penalizing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
جریمه کردن، تاوان دادن، تنبیه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- to penalize unlicensed drivers
- رانندگان بدون گواهینامه را جریمه کردن
- to penalize a team 10 yards for unnecessary roughness
- به‌‌دلیل خشونت بی‌مورد تیم را 10 میلیارد جریمه کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد penalize

  1. verb punish
    Synonyms: amerce, castigate, chasten, chastise, condemn, correct, discipline, dock, fine, handicap, hit with, impose penalty, inflict handicap, judge, mulct, put at disadvantage, scold, slap with, throw the book at
    Antonyms: excuse, forgive, pardon, reward

ارجاع به لغت penalize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «penalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/penalize

لغات نزدیک penalize

پیشنهاد بهبود معانی