امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Persuasive

pərˈsweɪsɪv pəˈsweɪsɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more persuasive
  • صفت عالی:

    most persuasive

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
قانع‌کننده، متقاعد‌کننده، ترغیب‌کننده، مقنع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- He delivered a persuasive speech that convinced many voters to support his campaign.
- او سخنرانی قانع‌کننده‌ای ایراد کرد که بسیاری از رأی‌دهندگان را متقاعد کرد که از کمپین او حمایت کنند.
- The advertisement featured a persuasive message that encouraged viewers to buy the product.
- در این تبلیغ پیامی ترغیب‌کننده وجود داشت که بینندگان را به خرید محصول تشویق می‌کرد.
- persuasive techniques
- تکنیک‌های متقاعد‌کننده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد persuasive

  1. adjective effective, influential
    Synonyms: actuating, alluring, cogent, compelling, conclusive, convictive, convincing, credible, effectual, efficacious, efficient, eloquent, energetic, enticing, forceful, forcible, impelling, impressive, inducing, inspiring, inveigling, logical, luring, moving, plausible, pointed, potent, powerful, seductive, slick, smooth, sound, stimulating, stringent, strong, swaying, telling, touching, unctuous, valid, weighty, wheedling, winning
    Antonyms: dampening, discouraging, disheartening, dissuasive, ineffective, ineffectual

لغات هم‌خانواده persuasive

ارجاع به لغت persuasive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «persuasive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/persuasive

لغات نزدیک persuasive

پیشنهاد بهبود معانی