امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pert

pɜːrt pɜːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun adjective
بی‌پرده، گستاخ، پر‌رو، جسور، ماهر، غنچه‌دار، قشنگ، سرحال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun adjective
( peart ) گستاخ، جسور، سالم وبا روح
- His children were pert and disobedient.
- بچه‌های او پررو و نافرمان بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pert

  1. adjective lively, bold
    Synonyms: animated, audacious, brash, brazen, breezy, bright, brisk, cheeky, dapper, daring, dashing, disrespectful, flip, flippant, forward, fresh, gay, impertinent, impudent, insolent, jaunty, keen, nervy, perky, presumptuous, sassy, saucy, smart, smart-alecky, spirited, sprightly, vivacious, wise
    Antonyms: dull, humble, lifeless

ارجاع به لغت pert

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pert» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pert

لغات نزدیک pert

پیشنهاد بهبود معانی