امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pertinacious

ˌpɜrːtnˈeɪʃəs ˌpɜːtəˈneɪʃəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
لجوج، خودسر، خیره‌سر، کله‌شق، سمج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- continuous and pertinacious advertising
- آگهی‌های بازرگانی مداوم و سماجت‌آمیز
- His pertinacious demand concerning the restitution of is properties was once again rejected.
- یک‌بار دیگر درخواست پافشارانه‌ی او درباره‌ی استرداد املاکش رد شد.
- a pertinacious beggar
- گدای سمج
- pertinacious creditors
- طلبکاران از سر باز نکردنی
- He was a pertinacious opponent.
- او حریف سرسختی بود.
- that old man's pertinacious opinions
- عقاید انعطاف‌ناپذیر آن پیرمرد
- a high and pertinacious fever
- تب شدید و مقاوم در برابر درمان
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pertinacious

  1. adjective Resolute
    Synonyms: dogged, tenacious, determined, bullheaded, resolute, headstrong, obstinate, persistent, hardheaded, attentive, mulish, unyielding, firm, perverse, pigheaded, inflexible, stiff-necked, willful, dour, stubborn, unshakable
  2. adjective Obstinate
    Synonyms: obstinate, stubborn, persistent, insistent, perverse

ارجاع به لغت pertinacious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pertinacious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pertinacious

لغات نزدیک pertinacious

پیشنهاد بهبود معانی