معنی petulance به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈpet͡ʃələns ˈpetjʊləns

معنی و نمونه‌جمله

noun

( petulancy =) بداخلاقی، زودرنجی، کج‌خلقی، تندی، بهانه‌گیری، ایرادگیری، کژخلقی، بدخلقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- that spoilt child's petulance

- بدخلقی آن کودک لوس

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد petulance

noun An irritable petulant feeling

Synonyms: peevishness, ill-humor, irritability, crossness, cynicism, fretfulness, fussiness, choler

ارجاع به لغت petulance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «petulance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/petulance

لغات نزدیک petulance

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی