امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pilotage

American: ˈpaɪlətɪdʒ British: ˈpaɪlətɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
راهنمایی کشتی، خلبانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pilotage

  1. noun The occupation of a pilot
    Synonyms: piloting, navigation, pilotry

ارجاع به لغت pilotage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pilotage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pilotage

لغات نزدیک pilotage

پیشنهاد بهبود معانی