امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Portentous

    pɔːrˈtent̬əs pɔːˈtentəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    بدیمن، دارای فال بد، بدفرجام، بدشگون

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - the portentous events that led to his downfall
    - رویدادهای شومی که به سقوط او منتهی شد
    - then she said portentously ...
    - سپس با لحن متکبرانه‌ای گفت ...
    - Suddenly that giant gave me a portentous wink.
    - آن غول ناگهان به من چشمک حیرت‌انگیزی زد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد portentous

    1. adjective exciting; foreboding
      Synonyms: alarming, amazing, apocalyptic, astounding, augural, destined, doomed, exhilarating, extraordinary, fated, fateful, haunting, ill-boding, ill-fated, impending, important, inauspicious, inspiring, intriguing, ominous, phenomenal, premonitory, prophetic, remarkable, suggestive, threatening, thrilling

    ارجاع به لغت portentous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «portentous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/portentous

    لغات نزدیک portentous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی