امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prednisone

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(دارو‌سازی) پرد نیزون (داروی مشتق از کورتیزون به فرمول C21H26O5)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prednisone

  1. noun A dehydrogenated analogue of cortisol (trade names Orasone or Deltasone or Liquid Pred or Meticorten); used as an anti-inflammatory drug in the treatment of arthritis and as an immunosuppressant
    Synonyms: Orasone, deltasone, Liquid Pred, Meticorten

ارجاع به لغت prednisone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prednisone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prednisone

لغات نزدیک prednisone

پیشنهاد بهبود معانی