امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prepotent

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
برتر، غالب، چیره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prepotent

  1. adjective Having preeminent significance
    Synonyms: ascendant, dominant, predominant, prevailing, regnant, ruling, supreme
  2. adjective Wielding power
    Synonyms: potent, effective, dynamic

ارجاع به لغت prepotent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prepotent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prepotent

لغات نزدیک prepotent

پیشنهاد بهبود معانی