امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Prestigious

    -ˈstɪː- / / -ˈsti- preˈstɪdʒəs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more prestigious

    • صفت عالی:

      most prestigious

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective C1
    با‌اعتبار، باحیثیت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - a prestigious job
    - شغل آبرومند
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد prestigious

    1. adjective famous, influential
      Synonyms: celebrated, distinguished, eminent, esteemed, exalted, famed, great, illustrious, important, imposing, impressive, notable, prominent, renowned, reputable, respected
      Antonyms: humble, insignificant, modest, unimportant, unprestigious

    ارجاع به لغت prestigious

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «prestigious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prestigious

    لغات نزدیک prestigious

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی