امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Presumption

prɪˈzʌmpʃn prɪˈzʌmpʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    presumptions

معنی

noun C1
فرض، احتمال، استنباط، گستاخی، جسارت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد presumption

  1. noun belief, hypothesis
    Synonyms: anticipation, apriorism, assumption, basis, chance, conjecture, grounds, guess, likelihood, opinion, plausibility, posit, postulate, postulation, premise, presupposition, probability, reason, shot, shot in the dark, sneaking suspicion, stab, supposition, surmise, suspicion, thesis
    Antonyms: reality, truth
  2. noun forwardness, daring
    Synonyms: arrogance, assurance, audacity, boldness, brashness, brass, cheek, chutzpah, confidence, contumely, effrontery, gall, impudence, insolence, nerve, presumptuousness, rudeness, temerity
    Antonyms: humility

لغات هم‌خانواده presumption

ارجاع به لغت presumption

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «presumption» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/presumption

لغات نزدیک presumption

پیشنهاد بهبود معانی