ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Prevention

prɪˈvenʃn prɪˈvenʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable B2
    پیشگیری، جلوگیری
  • noun uncountable
    پیشگیری، ممانعت
    • - crime prevention
    • - جلوگیری از جنایت
    • - An ounce of prevention is better than a pound of cure.
    • - یک ذره پیشگیری بهتر از یک عالمه درمان است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد prevention

  1. noun stop
    Synonyms: avoidance, blockage, deterence, determent, forestalling, halt, hindrance, impediment, inhibitor, interception, interruption, obstacle, obstruction, prohibition, stoppage, thwarting

لغات هم‌خانواده prevention

ارجاع به لغت prevention

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prevention» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prevention

لغات نزدیک prevention

پیشنهاد بهبود معانی